Mᴀɢɪᴄᴀʟ Aɴɪᴍᴇ





~ من برده داری را بر انداختم، 
فرمان دادم مردم در پرستش خدای خود باشند،
بشود که دل ها شاد گردد. ~

7 آبان، روز بزرگداشت کوروش کبیر ~




بعضی وقتا پیش خودم میگم، اگه یه روز کوروش زنده میشد و ایران الان رو میدید،
اگه میدید چه بلایی سر ایرانش اومده؛ چیکار میکرد؟ :)))

 

*همه به جینی می گویند باید احساس خوشحالی کند*.

پشت خانه ی آبی یک جنگل است.

نمی توانم ببینمش. چون بیرون تاریک است. فقط خودم را می بینم. عکسم از توی پنجره ی تاریکِ تاریک نگاهم می کند. یک دختر لاغرِ لاغر با موهای بلند و عینک را می بینم. کلاه سرش است. کت و چکمه اش را پوشیده. دستکش دستش کرده و شال انداخته. دختر بزرگی است، آن دختر کوچولویی نیست که قبلا بود. آن دختر کوچولویی نیست که باید باشد. دیگر نه سالش نیست. «- جینی» است و کلی کار دارد، باید خیلی زرنگ باشد و نباید اصلا مثل دختر های غارنشین باشد.

وقتی شعر رابرت فراست درباره ی چیدن سیب را می خواندم، حرف یه نردبان بود و خانم کارتر گفت نردبان یعنی بهشت. بعد وقتی نقاشی فرار کردن از اتاقم را کشیدم، تویش یک نردبان بود. چون وقتی فرار کنم و بچه عروسکم را پیدا کنم، همه چیز خوب و درست و امن می شود.

اما هشتاد و یک سانت را راحت می شود پرید و مشکلی نیست. من اصلا به نربان احتیاج ندارم. پس اگر نردبان لازم ندارم و نربان یعنی بهشت، شاید وقتی به گلوریا زنگ بزنم که بیاید دنبالم مثل بهشت نباشد یا شاید این که نردبانی نیست، یعنی یک نفر جلویم را می گیرد. شاید یک نفر همین حالا بگیردم و بگوید نه، جینی! ازپنجره نرو بیرون! سعی نکن به گلوریا زنگ بزنی!

 

خواهر عروسکی - Ginny Moon

اثر بنجامین لادویگ - Benjamin Ludwig

 

جینی چهارده ساله که سال ها تحت سرپرستی بوده، حالا خانواده ای پیدا کرده که دوستش خواهند داشت. با این که خانواده ی همیشگی اش را پیدا کرده، اما می داند هیچوقت از فکر کشیدن یک نقشه ی بزرگ فرار بیرون نخواهد آمد.



کتاب خیلی خیلی قشنگی بود. واقعا ازش خوشم اومد هرچند که یه روتین کاملا عادی و معمولی از زندگی یه دختر 14 ساله ی اوتیست بود. کلا این اواخر علاقه ی خاصی به داستانایی که راجب اوتیسم هستن نشون دادم ^-^

متوجه شدین یا نه، داستان راجب "جینی مون" هست، دختری که تا 9 سالگیش پیش گلوریا، مامان واقعیش زندگی میکرده. گلوریا معتاد، پرخاشگر و دیوونست، داد میزنه، کتک میزنه و عصبانی میشه. تا روزی که پلیس میاد و جینی رو از گلوریا میگیره، چون جینی مریض، لاغر و ضعیف شده بود. مورا و برایان سومین خانواده ای هستن که جینی رو به سرپرستی گرفتن؛ چون جینی به نوعی از دست دوتا ی قبلی فرار کرده چون میخواست پیش بچه عروسکش باشه. بچه عروسک هنوز توی چمدون زیر تخت گلوریاست. بچه عروسک جینی احتیاج به مراقبت داره ولی گلوریا خیلی زود عصبانی میشه و نمیتونه ازش مراقبت کنه. جینی باید برگرده پیش بچه عروسکش.

پ.ن: همانا بابام منو به خاطر دست زدن به ویالون خفه میکنه D:



.Easy come, easy go
.That's just how you live, oh
.Take, take, take it all
.But you never give
,Should've known you was trouble
.From the first kiss
.Had your eyes wide open
?Why were they open
.Gave you all I had
,And you tossed it in the trash
.You tossed it in the trash, you did
 
『 …0…』
 
Bruno Mars
Grenade~


پ.ن: آهنگ جز مورد علاقه هام واقع شده، حتما گوش کنین، معنیش قشنگه^^♡



یاه یاه سلام D:
دیروز  که تولد هه جین بود یادتونه دگ؟!
امروزم تولد چو بید =^^^=
به جرعت میتونم بگم بعد  از اولیویا دلیل
و علت علاقه مندی من به لونا همین  چو
بید ((":
همیشه فک میکردم چشاش یه کم چپن :|
و همین کیوتی شو چندین برابر میکنع><~
و دومین سالیه که کنار اوربیت هاست (("":


کیوتی من، تولدت مبارک ^^~
○생일 축하 해요○


Thank you for shining into my life☆~○
✧ノ◕ヮ◕)ノ*:・゚)


زمـسـتـون جـاشـو بـه بـهار میده،
خشکسالی تبدیل به ضیافت میشه،
طــبـیـعـت کـار خـودشـو مـیکنه،
مـسـلـــم مــثــل خـــورشــیـد،
همونطور که از شرق طلوع میـکـنه،
داستانی به درازای زمان،
ترانه ای به قدمت شعر~
~دیو و دلبر~


یادش بخیر، اون اول اولا که لایو اکشن دیو و دلبر اومده بود؛
 چقدر پیگیرش بودم (":
میتونم صد دفه دیگه نگاش کنم، هر دفعه هم به اندازه ی قبل برام جذابه ((":
پ.ن: به هرحال کراشم توش بازی کرده:|~ اصلنم مهم نیس که فقط برای دقایق کوتاهی شاهد چهره ی همایونیش بودم -^-
آهنگ هاشم به قدری قشنگن که تا نشنوین از درکشون عاجزین 0:
بین لایو اکشنای دیزنی، چیزایی که واقعا به دلم نشستن دیو و دلبر و علاءالدین بودن ^-^
لایو اکشن کارتونا رو نگا میکنین؟ کدوما رو دیدین؟ کدوما بهتر بودن؟



سهلام ^-^
این حجم از فعال بودن و زرت و زرت پست
گذاشـتن دم مدارس از من واقعا بعیده ولی
خا. D:
کلـا گفتم فعالیتامو بکنم معلوم نیس موقع
مدارس چی پیش بیاد -.-
خـــــاب،.
دوبـاره یـه انیمه آوردم خدمتتون که بسـی
خفن و کمیاب بید D:
پ.ن: فقط بابت این که چیزای خفن رو دم
مـدارس دارم معرفی میکنم منو نکشینXD
تـخـصـیـر خـودم نـیـست بوخودا T^T ,,,
"ناکجا آباد موعود یا یاکسوکو نو نِورلند"
خـیلی مـعـروفـه و نـمیدونم که چرا زودتر
تمومش نکردم D:
حالـت هـیـجانی و نقشه های فوق الخفن
داشـت که شـدیـدا مـجذوبم نموده بودD:
ادامه ^-^
پ.ن: هنـوز آهـنگ لعنتیش تو گوشمه XD
نا نانا نانا نا نا نانا نـــــا XD~



undefined

-دو بونگ سون!
+اوه رئیس! میشه برام یه نفرو پیدا کنی؟
-کیه؟ همون مجرمه؟
+واها! از کجا فهمیدی؟ ذهن میخونی؟
-نمیدونم. واقعا خفنم دیگه


سهلام *-*
این یه نـفرینه که هرچی معرفی میکنم،
بـعــدش بـایـد بیام و آهنگشم بذارم:|
در مـجـمـوع دو بونگ سون 9 تا OST
داشت که این یکی به نظرم از همشون
قـشـنـگ تـر بـود *-*
بزنین رو عکس زیر *0*





یو *-*
با وجود مدارس چه میکنین؟ XD
وسایل مدرستونو خریدین؟*-*
من کمابیش خریدم -.-


اهم. *-*
اومدم که یه سریال کره ای خیلی
باحالو معـرفی کـنـم بـهـتون XD
اولین سریال کره ایه کـه بـه طـور
رسـمـی نشـسـتم از اول تـا آخر
نگا کردم *-*
و بـاید بگم خیلی عالـی بود T^T
حالـا که تموم شده نمیدونم بقیه
زنـدگـیـمـو بـایـد چـه کـنــم :|
اصلا فک نمیکنم سریال بـهتــری
ساخته شده باشه :|~
"دو بونگ سون، زن قوی"
قوی تر از چیزیه که تصورشو میکنین XD
ادامه *-*



حتی اگه تهی باشم، خیره به آسمان،
من تنها کسی ام که میتونه تغییری ایجاد کنه؛ فقط همین.
شراب گل سرخ، سرنوشت مارو روشن میکنه.
یو ^-^
اوپنینگ و اندینگ کیمتسو نو یایبا
رو آوردم کـه بـسـی خـفن بیدن و
فـعـلـا قـفـلــی زدم روشــون *0*
خوانندشونم لیسا بید ^-^
پ.ن: وقتی من میگم خوانـندش
لیسا عه؛ ینی خودتون باید متوجه
عمق خفنی و باحالی آهنگ بشید
دیگه :|~
پ.ن:گــیف اول پـســـت رو دارین؟XD
هی بگم عاشق خل  بازیای زنیتسو عمXD
پ.ن2:دیروز قسمت  ۲۴ اومد و کل نظرم
در مورد کانائو عوض شد *~*
*اوپنینگ روی عکس زیر*


*اندینگ رو عکس زیر*


کلا لیسا رو خیلی دوس دارم، آهنگاشم اکثرا امید بخش هستن و یه جورایی انگار میخوان بگن که پاشو و با زندگیت بجنگ!.=)
خلاصه که این دوتا آهنگو حتما بگوشید اگه تونستین دنبال معنیشم برین چون خیلی قشنگه^^
شاید بعدا از آهنگای لیسا بیشتر گذاشتم ^-^\



سهلام دوستان چه میکنید؟ ^-^
لنـتـی تابسـتونـم داره تموم میشه :|
خاب به عنوان آخـرین فعالیت هام تو
تابـستـون، مـعرفی یه انیمه ی خایلی
خـفـن رو آوردم که مال امسال بوده و
شـدیـدا جز مورد علاقه هام واقع شده،
موضوعا، گرافیکا، و غیره D:
کلا خیلی فوق العادست ^-^
"تیغه ی شیطان یا کیمتسو نو یایبا"
و دقـیقـا هم دوبلر های مورد علاقم توش
ایفای نقش کرده بیدن T_T
این اواخر خیلی پر طرفدار و معروف شده
بید که به نـظرم لیاقتش رو هم داشت D:
ادامع^^




(;_This_are_my_friends#


(Mao_&_Golrokh)(#Mao_&_Malika)(#Mao_&_Tanya)(#Mao_&_Kurayami#)


اینو تو وب سحری دیدم XD 
اینجوریـه کـه با این هشتگه اسم خودتون و دوستانوتو مینویسین XD
مـثل یه جـور چـالشه، هرکی اسمش هست باید از این پستا بذاره *-*
فک کنم همه رو نوشتم. اگه کسی نیست بگه از خجالتش دربیام T_T
هشتگا لینک شده ان، بزنین روشون، برین تو وب اونایی که وب دارن ;)



سهلام^^
بالـاخـره بـعد از مدت ها نتیجه رو
آوردم و ممنون از کسایی که شرکت
نمودن ^0^
پ.ن: حقیقتا انتخاب سختی بود ._.
+ تو جـدیـده شـرکـت کـنـیـن ^-^


و یه نکته ی فینگولی هم بود که باید
میـگـفـتـم، شـاید آیلی رو بشناسین،
گویا که وب قبلیش هک شده و الـان
یه وب جدید زده ^-^
خواستم اطلاع رسانی کنم دگ /._.
*بزنین رو عکس*



They make me belive
, That  I  can fly  high 
I can fly like a buttrfly
*دخترای ماه نشین*



سهلام ^-^

یه مدتی میـشـه کـه خـیـلـی از لـونـا

پست میذارم، در واقع نزدیک یـه سـاله

که یه اوربیت شـدم و تـنـها گـروه کـره

ایه که ازش خـوشـم میاد (ناح، در واقع

عاشقشونم *^*)

یـه جـورایـی میشه گفت که دیدگاهمو

نسبت به کی-پاپ عوض کردم.

راستش قبل از لونا یه هیتر کامل بودم:|

خلـاصه از اونجایی که هیچکدومتون به

اون صـورت کـه بـاید نمیشناختینشون،

بنا به توصیه های بـعـضیـاتون از جمله

سحری اومدم که معرفیشـون بنمایم^-^

ادامه *-*




~!!!×Happy Halloween×!!!~


هالووین مبارک :)
قبل خواب یادتون نره زیر تختتونو نگا کنین (=.
در کـمـد رو حـتمـا ببـندید و بعد از نیمه شب،
به هیچ وجه به آینه ی دسـشـویـی نـگاه نکنین
;)


پ.ن: عکس مال سال پیشه *-*

بعدا نوشت: میگم این تم هالوین لونا رو دیدین؟D:
ینی الان باید بترسم ازشون؟D:
+به نظرتون الان گو وان گریم کرده؟.___.-


سلام^^
خب، دیشب حدودا ساعت دو، دو و نیم اینا ی شب بود که یه زله ی 6 ریشتری تو آذربایجان اومد و تا الان 6 تا کشته داشته (('":
اثرش تا اردبیل هم اومده بود و حتی منم از خواب پروند، میدونین، خیلی وحشتناک بود؛ میشه گفت شدید ترین زله ای بود که خودم شخصا تا حالا حس کردم، ((:
کلا دیگه نتونستم درست بخوابم، فقط میخوام بگم آرامش و سی که الان داریم چقدر با ارزشه ((=
حیف که خیلیامون قدرشو نمیدونیم، نمک میخوریم و نمکدون میشیم ((:



امیدوارم همیشه شاد و خوشحال باشی جواد(:
خیلی خوشحالم که هنوزم کنارمی ^^
تولدت مبارک هانائه ;)


پ.ن: بعد از اتفاقایی که اون آخرا افتاد، بودنت اینجا برام مثل یه معجزست، این که هنوزم با هم تو یه مدرسه ایم و میتونیم سه نفری رویاپردازی کنیم^^
ناموسا اگه تو نبودی، وقتی خراسانی حرف میزنه من برمیگشتم به کی چپ چپ نگاه میکردم جواد؟(;


سهلام ^^
امروز تولد یئوجینه *-*
آخرین عضو لونا، کیوتی من *~*
قد کوتاه موچول قورباغه ای=^=


پ.ن: هیچوقت یادم نمیره که قدت اونقدر کوتاه بود که به بلند گو نمیرسید و مجبور شدن برات بیارنش پایین =^=
پ.ن: میگم پاییز چه فصل تولد خیزی بود._.-


تولدت مبارک ^^
○생일 축하 해요○


Thank you for rising into my life☆~○
✧ノ◕ヮ◕)ノ*:・゚)


*گیف بالا*-* قشنگ میتونم ریتم Love4eva رو توش حس کنم*

اهم. سلام دوزتان *---*
امیدوارم که تا حالا فهمیده باشین که
بایس  من تو لونا  اولیویا  عه و واقعا
امیدوارم بدونین که تا چه حدی روش
کراشمندم *-*
و امروز  روز تولدشه،  وایی خدا  T_T
پ.ن: کل صفه اینستام پر شده بود از
تبریک تولد برای اولیویا XD
+*~شاید دلیل این حجم از عشق و علاقه ی من به اولیویا این باشه که اولین آهنگی که از لونا شنیدم سولوی اولیویا بود، از همون موقع هم فهمستم که صداش و حتی نحوه حرف زدنش با بقیه فرق میکنه T-T
+*^ نه توروخدا. شما بگین اون لب های قلوه ای ستودنی نیستن؟T______T
+*> لازم به ذکره که. امشب ماه کامله((=
پ.ن: خیلی تباهید اگه هنوز تصمیم ندارین Egoist رو گوش بدین:|

روزت مبارک، ستاره ی ماه نشین من^^
○생일 축하 해요○



Thank you for being in my life☆~○
✧ノ◕ヮ◕)ノ*:・゚)
You make me smile, and you always give me hope,
 and because of you, I can fly high, I can fly like a butterfly^^


جز ابراز همدردی و غصه خوردن،
کار  دیگه ای  از دستم بر  نمیاد.
حتی با این که میدونم حرفای یه
نوجوون  ۱۶  ساله به پشم کسی
نیست، نمیتونم  ساکت  بشینم.

سلام^^
درسته که اینترنت قطع شده و ۹۳ درصد
از سایت ها بالا نمیان، ولی بعید میدونم
کسی بی خبر مونده باشه.!!!
در  مورد اوضاع قاراشمیش و قاتی پاتی
کشور، از گرونی بنزین تا کشته شدن آدما
و اعتراض ها و تظاهرات و.
واقعا به کجا داریم میریم ما؟

تو وضعیتی قرار گرفتم که نمیدونم
عصبانی ام یا ناراحت، تو ادامه یه
مقدار  درد و دل نوشتم، فک کنم یه
چن نفری پیدا شن که با هم موافق
باشیم.^^~



~Like the moon shines 365 days~
سلام T----T
این عکس بالا آخرین آپدیت پیج اصلی لونا
تو اینستا عه T----T
چـن دیقه پیش خبرش منتشر شد T----T
لونـا 13 دسـامبـر ینی 22 آذر (همین جمعه)
کامبک داره T------T
خـااااداااااع دارم اشک شوق میریزم T----T
با وجود تمام اسپـشـال اسـتـیـج هـایی که
بـعـد از *Butterfly* داشـتـن دلـم بـراشـون
یه ذره شده بود و حالا دوباره قراره به آغوش
گرم اوربیتا باز گردن T0T
این لحظات قابل وصف نیسـت T----T
بـی صـبـرانـه مـنتظر جمعه ام T----T
پ.ن1: خدایی خیلی یهویی بود T-T همه شوک زده شدن T^T
پ.ن2: راستی شماها این هفته مدرسه رفتین اصلا؟! تو شهر ما که این هفته کلا تعطیل بود:|
یعنی از شنبه مدارس تعطیل بودن، فردا پس فردا هم تعطیله دوباره، تازه تمام مقاطع تحصیلی!
به خاطر آنفولانزاست، مثل این که این مرض کشته هم داشته! (هعی. -.-)




یـــــو ^-^
شونزدهم که یادتونه روز دانشجو بود؟
تولـد سـحـری هم بود که من واقـعنی
نرسیدم پست بـذارم بـراش و شـدیـدا
ناراحت گشتم از این بابت که نتونستم
به موقع تبریک بگم T-T
*وای بر من*
.
.
.
~تولدت مبارک سحری من *-*~
هرچند با تاخیر =(
فک کنم سه ساله که با هم دوسـتیم،
امیـدوارم طولـانـی تـر هتم بشه .!!!
تو از جمله افرادی بودی که هیچوقت
از وب نویسی و پست گذاشتن خسته
نشـد، عـلـی رغم همه ی مشغله ها و
مـشکلاتی که برای هرکسی وجود داره
خلـاصه، همیشه و همیشه پر انرژی و
خـوش ذوق بـودی و هـسـتی، از اون
آدمایی که هیچوقت نگران این نیستم
که ممکنه یه روز یهویی ولم کنه و بره!
(* برعکس خلیـلـیـا که روشون واقعنی
حساب کرده بودم ولی. ((: *)


خلاصه.
برات آرزوی بهترین هارو دارم، چون از اعماق قلبم میدونم که لایق تک تکشونی، ببخشید که نتونستم به موقع بهت تبریک بگم؛ برای همون گفتم بذار این پست یه کم طولانی تر از بقیه پستای تبریک تولد باشه ;)


پ.ن: مهم ترین و بزرگترین آرزویی که برات دارم اینه که اوربیت شی ._. XD
هرچند که همین الانم فاصله ی زیادی ازش نداری D:


پ.ن: این بالایی رو هیچوقت فراموش نکن ;)



!!!HAPPY YALDA NIGHT~

خـمی که ابروی شوخ تو در کمان انداخت    به قـصـد جـان مـن زار نـاتـوان انداخت
نـبـود نـقـش دو عـالـم کـه الـفـت بــود    زمانه طرح مـحبـت نه این زمان انداخت
به یک کرشمه که نرگس به خودفروش کرد    فریب چشم تو صد فتنه در جهان انداخت

یلداتون شاد ;)



~^W^ اوتاکو نو هی وا اومدتو گوزایماس ^W^~
~Otaku no hi wa omedeto gozaimasu~


خیلی از ما ها هر روز منتظریم تا شاید یه روزی یه چیزی تغییر کنه،
ولـی چـیـزی تـغـیـیـر نـمـیـکـنـه، حـس مـیـکـنیم گیر افتادیم،
تـوی یـه چرخـه ی تـکـراری کـه هـیچوقت قرار نیست بهتر شه.
تا اینکه اونا توی زندگی ما پیدا شدن (=.


~اگه چیزی تغییر نمیکنه، خودت باید تغییرش بدی،
~زنـدگی بـدون سـخـتی و درد فـقط یه رویاست.


اونـا بـه احـسـاسـاتـمون رنگ دادن،
بهـمـون از چیزای مختافی درک دادن،
ما دنیا های متفاوتی رو تجربه کردیم ،
× قـوی شدیم.
× بزرگ شدیم.
× و عمیقا لذت بردیم!
.از تمام زمانی که صرف اونا کردیم((=.
@animesan.ir


روز اوتاکو ها مبارک ^-^
پ.ن: راستی ببخشید که به نظراتتون جواب ندادم،
خیلی خوشحال شدم از این که اینقدر براتون اهمیت دارم T_T
سر فرصت حتما جواب میدم *-*




 Human touch. Oure first form of communication, safety, security, all in the gentle caress of a finger, or brush of lips on a soft cheek. We need that touch from the one we love, almost as we need air to breath. I never understood the importance of touch. until I couldn't have it. 


خب.
نمیشه گفت اولین کتابی بود که زبان اصلیشو خوندم،
ولی تا حدی به دلم نشست که باعث شد قبلیا رو اصلا به حساب نیارم(=
البـتـه فـیـلـم هـم داره، فیلـمـشـو خیلی وقت پیش تو تابستون دیدم
 با این کـه با کـتـابـش مو نمـیـزد، بـازم کـتـابـش جـذاب تـر بـود ((=
جز معدود کتاب هاییه که به نظرم فیلمش مزخرف نشده ^-^\


قفسه سینه ی کوچکش را میبینم که برای بالا و پایین رفتن تقلا می کند، برای نفس کشیدن تقلا می کند، تپش قلب خودم را در سینه ام احساس می کنم، همچنین ریه های ضعیفم را که به خاطر تند حرکت کردنم در بیمارستان می کوشند تا از هوا پر شوند.
بالاخره می گوید «اون داره برای زندگی می جنگه» چشم هایش از داخل شیشه به چشم من می افتد. «اون نمی دونه که چی در انتظارشه و چرا داره می جنگه. فقط. غریزش می گه بجنگه. برای زندگی کردن.»
غریزه.
من مدت هاست آن غریزه را از دست داده ام. شاید پنجاهمین بار بیمارستان رفتنم در برلین. شاید حدود هشت ماه پیش که ب. سپاسیا گرفتم و اسمم را از لیست پیوند ریه حذف کردند. احتمالات زیادی هست.




۵ قدم فاصله - Five feet apart
اثر ریچل لیپینکات - Racheal Lippincoott 


داستان در مورد استلا و ویل هست. دوتا نوجوون مبتلا به فیبروز کیستینگ یا سی اف. به خاطر این مریضی هم همیشه باید شیش قدم از هم فاصله داشته باشن چون اگه باکتری هاشون مبادله بشن، امکان مرگشون خیلی زیاده. مخصوصا این که ویل آلوده به باکتری ب. سپاسیا هست. ویل پسریه که همیشه از زیر درمان هاش در میره. امیدی به زندگیش نداره و سرکشانه رفتار میکنه، در مقابل، استلا یه دختر پر جنب و جوش و خونگرمه که همیشه رژیم درمانیشو رعایت میکنه و همیشه مثل بچه مثبتا بوده. ولی چی میشه اگه این دوتا مریض سی اف، دلشون بخواد که در مقابل تمام چیزایی که این دنیا ازشون گرفته، فقط یه قدم بن تا فاصله ی بینشون به پنج قدم برسه؟!


کتابیه که واقعا پیشنهاد میکـنم بخونینش،
اگه کتاب نمیخونید حداقل فیلمشو ببینید،
بهتون قـول میدم پشیمـون نمـیـشـیـد ;)
پ.ن: موقع خوندن کتاب دقیقا سه بار گریه کردم :')


I'm tired of living without really living. I'm tired of wanting things.
If this year taught me anything, it's that grief can destroy a person. It destroyed my parents. It .will destroy Poe's parents. And Michael


«نفس های همه توی این دنیا قرضیه - Everyone in this world is breathing borrowed air»




You   shouldn't   mess  with me
You don't  wanna mess  with me
'Cause  if  you  mess   with me
You're  messin'  with  my family
You   shouldn't  mess  with  me
You don't wanna mess with me
'Cause  if  you  mess  with  me
You're messin'  with my  family


یـــ.ـــو ^-^
کـارتـون هتـل تـرانسـیـلوانیا رو دیدین؟!
اگـه از اون خـوشـتون اومده باید مطمئن
باشین که عاشق خانواده آدامز میشین ^-^


They're creepy and they're kooky
Mysterious and spooky
They're all together ooky
The Addams family
Their house is a museum
Where people come to see 'em
They really are a scream
The Addams family
Neat Sweet Petite
So get a witches shawl on
A broomstick you can crawl on
We're gonna pay a call on
The Addams family


خب.
در واقـع ایـن کـارتـون از یه سریال خیـلی
قـدیمـی بـا هـمـین اسم ساخته شده ^-^
پ.ن: کارتـونـش خـیلی جدیده، حتی هنوز
دوبله نداره *-*
آهـنـگـشـم که عـالیه، به شخصه قفلی زدم
روش T---T
برای دانلود آهنگش بزنین رو عکس *-*





گل های وحـشی در حـال شکفتن، لطفا بهم بگین،
چرا انسان ها با هم میجنگن و همدیگرو آزار میدن؟
غنـچه های شجاع، از اونجا چی میبینین؟
چرا انسان ها نمیتونن همدیگرو ببخشن؟
بارون قطع شده و تابستون رنگ آبی به خودش گرفته.
حـالـا ایـن تـویـی کـه تـنـهـا شـدی.
وقتی دوستانت در کنارت پژمرده میشن،
تـو چـه احـسـاسـی پـیـدا مـیـکـنـی؟
خورشید تابستون پشت ابر رفته و باد وزیدن گرفته.
مـن آهـنـگـی میخونم که ثابت کنه تو زندگی کردی.
برای تمام کـسـایـی کـه اسـمـی ندارن.

+ Guilty Crown - Euterpe


آیا لازمه که من حرفی بزنم؟.
میدونین چیه، داستان سردار سـلیـمـانی و جنـگ جهانی سوم
و این داستانا یه ور، قضیه ی اون هـواپـیـمـا که سقوط کرد و
مردمـی کـه زیـر دسـت و پـا له شدن و. هم یه طرف دیگه!
به نظرم لازم نیست ترامپ بهمون حمله کنه ما خودمون داریم
خودمونو منقرض میکنیم.!!!!!
پ.ن: علاوه بر این که داریم منابع طبیعیمون مثل همون ساحل
هرمزگان رو لت و پار میکنیم.!!!!
بعدشـم میریم زیر پتو پیام تسلیت برای استرالیا میفرستیم.
حالم اینقدر بده الان.
قلبم درد میکنه به خاطر همه آدما و حیوونایی که دارن عذاب
میکشن بدون این که گناهی داشته باشن.!!!






*وی ذوق عکاسی اش گل کرده است*


سلام ((=.
بعد از قرن ها جواب نظرسـنجی ((=
خب ایـنـطـور کـه معلومه خیلیاتون
تو خواباتون برف دیدین.
پ.ن: اجازه بدین یـه توضیح کوچولو
در مورد تعـبـیـرش بگـم، بـرف تـوی
خـواب اصلـا چـیز خـوبی نیـسـت((:
نشـون دهنده ی استرس و پریشـونی
ذهنی و سردرگمیه ((=
مثـل ایـن کـه یه مشکلی برات پیش
اومده که داره اذیتت میکنه ((=
این تعبیر در مورد من که درست بوده حداقل ((:


تو نظرسنجی جدید شرکت کنین^^
+اوکی، بیاین اصلا درمورد خطای انسانی و هواپیما حرف نزنیم خوب؟!
به اندازه ی کافی داغون هستیم ((=
+عاه. تاریخ کامبک لونا رسما اعلام شد، تیزرشم اومد ((: --> 16 بهمن
+هوا اینجا خیلی سرده، از صبح یه ریز داره برف میاد ((=
برف دوست ^^



سلام *-*
*پس از قرن ها:|*
دوزتـان مـن واقـعنی شرمندتونم بابت
این همه غیبت طولانی -.-
به حال درس دارم دیگه شما خودتون
خـیـلـی خـوب درک مـیـکـنین. -.-
*شانه خالی میکند*
و خیلی معذرت میخوام بابت این که
اصلا به وب هیچکدومتون سر نزدم.
*هق هق*
.
.
.
خب.
از کامبک لونا خبر دارین دیگههه؟*-*
*بگین نه گـیسـای وی وی رو میکنم تو چشتون:|*
خب به هرحال، ایـن پـسـت راجـب کامـبـکه *-*
*یــــوح*-* شادی کنید دیگه:|*
نمیدونم تا شونزدهم چجوری قراره صـبر کنم T_T
تو این فتوشات های جدیدشون یه جوری متفاوت
شده بیدن *-*
راسـتـش اصلـا شبیه فتوشات هـای آسـمـونـی
بـاتـرفـلـای نیس، اصلا این کجا و اون کجا XD
برین ادامه دیگه:|
پ.ن: چقدر جای هاسول تو این عکس خالیه ((:
#AlwayswithHaSeul


پ.ن2: این پست ویرایش میشه، چون سری دوم فتوشات ها هنوز کامل نیست (;


جاه طلبی کلمه ی بدی نیست.
آیا واقعا به خاطر یک سری احتمالات الکی خودتان را از دنبال کردن رویا هایتان منع می کنید؟
می ترسید؟ معلوم است که ترس دارد و من هم می دانم ترس از ناشناخته ها چیست، اما تا زمانی که با واژه موفقیت ارتباط برقرار نکنید نمی توانید موفق شوید.
آیا هدف یا رویایی دارید؟ آیا در حال تلاش برای دستیابی به آن هستید؟ بنابراین بهتر است با ایده جاه طلبی آشنا شوید. باید تلاش کنید تا در راه اهدافی که برایتان اهمیت دارند پیشرفت کنید. جاه طلبی مثل زود بیدار شدن از خواب است: مثل این است که وقتی هنوز بچه ها خواب هستند از خواب بیدار شوید. جاه طلبی مثل این است که به چیز هایی که نمی دانید اعتراف کنید و از دیگران سوال بپرسید یا درباره شان تحقیق کنید و بهترین راهنمای خودتان شوید. جاه طلبی مثل این است که متفاوت از دیگران زندگی کنید و زندگی ای داشته باشید که دیگران نمیتوانند داشته باشند. برای جاه طلبی آماده اید؟

"شما برای بیش از این آفریده شده اید؛ شما برای داشتن رویا هایی خلق شده اید که می ترسید داشته باشید؛ شما برای کار هایی آفریده شده اید که فکر می کنید توانایی انجامشان را ندارید"

شرمنده نباش دختر! - !Girl stop apologizing
ریچل هالیس - Rachel Hollis



برای عوض کردن زندگی مان، برای تغییر دادن خودمان هیچوقت دیر نیست. هر چند سال که داشته باشیم، هرگونه که زندگی کرده باشیم، هر اتفاقی که از سر گذرانده باشیم، باز هم نو شدن ممکن است. حتی اگر یک روزمان درست مثل روز قبل باشد، باید افسوس بخوریم. باید در هر لحظه و در هر نفس نو شد، برای رسیدن به زندگی نو باید پیش از مرگ مرد.

~قاعده ی ۳۸ شمس تبریزی~
خب. سلام ^-^~
ایـن سـال هـم داره تـمـوم مـیشه ((=
کـاری نـدارم چـجـوری، خـلـاصـه داره
بــه آخــرش نــزدیــک مــیــشـــه.
ایـن چالشـو تـو وب یومـیـکـو دیـدم،
حالا ۲۶ روز از سال ۱۳۹۸ برام مونده((=


خیلی کارا قرار بود تو این سال انجام بدم،
خیلیاشو انجام دادم،
خـیـلـیــاشــم نـه!
خـیـلـی چـیـزا قـرار بـود به خیلیا بگم،
خیلیاشو گفتـم،
خیلیـاشـم نـه!


بـیـایـن قـبـل ایـن کـه سال تموم شه،
چـن تـا قـول کـوچـولـو بـه هـم بدیم،
نـمـیـخـواد قـول هـای بـزرگ بـدیـم!
چـون طبیعتا اراده ی بزرگ هم میخوان،
کـه خیلیامون نداریم((=.
آخرشم میزنیم زیرشون!. 
بیاین قول هایی بدیم که مطمئن هستیم
از پسشون بر میایم!.
*یه کوچولو عوض بشیم، فقط یه کوچولو!*


یه تـقـویـم جـدید بخرین،
یا یه دفترچه کـهنه بردارین،
فرق نمیکنه!.
هدفاتونو بنویسین، آرزو هاتونو، چیزایی که سال جدید بهشون نیاز دارین!
چیـزایـی کـه بـاید بریـزیدشـون دور، چـیزایی که باید به دست بیارین.
هـر چـی کــه لـازمـه!.
برنامه هاتونو بنویسین.
بعد بهشون عمل کنین!.
هـر جـا بـه بـمـبـسـت خـوردیـن کـمـک بـگـیـریـن،.
نگران نباشین، با کمک خواستن ابهتتون نمیره زیر سوال!!
هـر چـی کـه یـاد گـرفـتـیـن، بـنویسین!.
نذارین یادتون بره، نذارین بمونه تو دیروز!.


از این چالش خوشم میاد، میخوام چن تا هشتگ دیگه بهش اضافه کنم (;.
26#_روز_تا_سال_نو!!
#به_خودمون_باور_داشته_باشیم!!
#آزاد_باشیم!!

.
.
.

*"باور من به وجودم، تک تک تغییرات مثبت زندگیمو توجیه میکنه"*
پ.ن: آهنگ Hi high رو گوش کنین، مال لوناست، خیلی بهم امید میده((:♡


*میرای به عنوان یه شخصیت انیمه ای بیش از اندازه منه ((:*

خوب سلام((=.
مـیـدونم مـمـکـنـه سـوال مـسـخـره ای
به نظر بیاد ولی. حالـتـون چـطـوره؟! ((:
به قول یکی، این که کرونا گرفتم یه طرف ،
ایـن کـه فـک میکنم کرونا گرفتم یه طرف
دیگه.!.
در واقع.
مـثـل این میمونـه که توی یه تونل تکراری
و بـی انـتـهـا گیر افتادم، گیر افتادیم.!!((=
انـدکـی چـس نـالــه در ادامــه.
خواستید بخونید، خواستید نه ((:.
پ.ن1: شرایط که قر و قاطیه، شاید حتی منم دو روز دیگه نباشم بینتون، شاید همین الانم مریضم، خلاصه خوبی بدی دیدین حلال کنین ((:


*واسه این گیف بالا هرچی گریه کنم کمه((=*
*Fullmetal Alchemist*

پ.ن2: راستی! اگه توی این روزای سیاه یا نمیدونم هر رنگی، کار خاصی انجام میدین که فک میکنین به درد بقیه میخوره، حتما بگین، مارو بی نصیب نذارین((=



اون تنها کسی بود که منو واقعا به خاطر خودم میخواست!
                                                             -وانیا


سلام *-*.
خب چیکارا میکنین تو ایـن دوران قرنطینه؟
خـب جـوابـو خـودم مـیـدونـم. هـیچی:|
البته به جز یه عده که از این دوران استفاده
مفـید مـیکنن :__:
درود بهشـون :___:
پ.ن: دلم برای این اراجیف اول پستام تـنگ
شده بود شدیدا:|
اهم.
چــقـدر از بـحـث اصـلی دور شـدیـم '-'
اومـدم یه سریال خیلـی خـفـن آمریکایی
رو بـهـتـون مـعـرفـی کـنم که به شخصه
خیلی حال کردم باهاش *-*
"آکادمی چتر - The Umbrella Academy"
ای کـسـانـی که ایمان آوردید و هیچ کـار
خاصی نمیکنید:|
حـداقـل بـرین ایـنـو ببینین شاید رستگار
گشتین .___.
ادامــــه ^.^



وقتی می گویم خوشحال، منظورم خوشحال است، نه فقط آرام یا خوب، یا سخت گرفتن. من شاد و شکرگذارم و نود درصد اوقات خوشبختم، نه به این خاطر که زندگی ام از جهاتی آسان تر شده است. من یکی از شادترین دخترانی هستم که می شناسید چون خودم هر روز انتخاب می کنم که شاد باشم. هر روز انتخاب میکنم که شکرگذار باشم. انتخاب می کنم که اطرافم را با افراد مثبت پر کنم،. من افکارم را کنترل می کنم چو افکار احساسات را کنترل می کنند.
کلمات و جملاتی که استفاده می کنیم به موسیقی متن هر لحظه از زندگی مان تبدیل می شوند و هیچ فکری -مثبت یا منفی- وجود ندارد که بدون اجازه ی شما در ذهنتان ماندگار شده باشد. آیا به طور مرتب افکارتان را بررسی می کنید؟ آیا برای کنترل داشتن روی افکاری که در مورد خودتان دارید و کلماتی که برای توصیف خودتان استفاده می کنید تمرین دارید؟ شما احمق نیستید، این صفت را برای خودتان به کار نبرید. شما زشت نیستید, بنابراین هرگاه به آینه نگاه می کنید این حرف را به خودتان بزنید. شما آدم بدی نیستید. حتی اگر در گذشته کار های بدی کرده اید باز هم این حرف را به خودتان نزنید. شما بدجنس، بدذات، غیردوست داشتنی، بی ارزش یا بی اهمیت یا هر صفت مزخرف دیگری که به خودتان نسبت می دهید نیستید.
باید انتخاب کنید که مثبت باشید و فرصت ها و برکت های روزانه زندگی را ببینید. شما خودتان افکارتان را انتخاب می کنید و هیچ فکری وجود ندارد که بدون اجازه ی شما در ذهنتان ماندگار شده باشد؛ بنابراین هرگاه شروع کردید به منفی نگری دست نگه دارید.

شرمنده نباش دختر! - !Girl stop apologizing
ریچل هالیس - Rachel Hollis

پ.ن: چرا دوباره دارم میخونمش؟!




-وقتی بچه بودم، مامانم میگفت هروقت حالم خوب نیست باید به آسمون نگاه کنم. اونوقت میفهمم که دنیا خیلی بزرگه و مشکلات آدم در برابرش خیلی کوچیکه. برای همینه که من خیلی خوش بینم!
                                                                                 -سونگ شیائومی


سلام. ^-^
چیکارا میکنین؟.
خب اومدم یه سریال خیلی گوگولی
رو بـهــتــون مـعـرفــی کــنم *-*
که چینیه *0*
ینی عملا موقع دیدن همش فک میکردم بـاید
برای پیشگیری از کرونا ماسک بزنمXD. اه XD
مـیـشـه گـفت جز سافت ترین و کیوت تـرین
و روشن ترین سریالاست *-*
یومیکو بهم معرفیش نموده بود، واقعا ممنون
تـعطیلـات قـرنـطیـنمو قـشنـگ بـنا کردT-T
شاید جالب باشه بدونـین کـه لـو هـان (عضو
سـابـق اکسـو*-*) هـم تـوش بـازی کـرده*0*
بـه شخـصـه عـاشـقـش شدم، خیلی خوب و
قشنگ بود، یقینا شمام خوشـتـون مـیاد T-T
برین ادامه *-*


پ.ن1: قسمت های آخر تا دلتون بخواد عرمنده(("=. ینی حدودا پنج قسمت آخر فقط داشتم زاااار میزدم پشت تبلت ولی پایانش خیلی خوش بود(("=
*هق هقینگ*


پ.ن2: سونگ شیائومی و سون هائو *-* کاپل مورد علاقم *-*
هرچند میدونم کاپل اصلی فیلم نیست ولی شما بپذرین اه|:
رو حرف منم حرف نباشه >:|


دیدین چی شد؟((=
امـروز دیگه آخرشه،
انگار نه انگار که همین چن روز پیش تو اون
چالش #X_روز_تا_سال_نو!!!
شــرکـت کــردیــــم ((=.
این یکی دوسال اخیر جوری برای من سریع
گـذشـت کـه اصـلـا حـسـش نـکردم((=.
*کـی؟ چـی؟ کجا؟ کِـی؟ برای چی اصن؟*.
یه همچین حالتی((=.
انگار نه انگار من هنوزم همون دختـر کوچـولـوی
عـاشـق صـورتـی هـسـتم کـه پـنج سال پیـش
به طور ناگهانی تصمیم گرفت یه وب تازه بزنه((=
واقعا.
کی فکرشو می کرد اینقدر اینجا موندنی بشم؟
تا ایـن کـه روزی بـه جــایــی برسم که بگم:
"هیچ نقطه ای از فضای مجازی برام مثل وبم نیست".!!!


خودتون که میدونین من تو ادامه مطلب زیادی زر زر میکنم((=.
حتما لازمه که بگم:
-اگه میخواین بخونین برین ادامه.؟!


تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین مطالب

محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

آخرین جستجو ها

حیات طیبه-روانشناسی اسلامی Amber Cedric بهشت دي جي ۲۴ - عکاسي توسی دختری ازنسل حوا وبلوگگردی ارایشی گناوه Melissa